همیشه ترس آخر شدن را داشتم ... !
می جنگیدم برای بُردن ؛
برای " اول" شدن !
ولی ...
وقتی تو را دیدم ...
میدانستم که اولینت نیستم !
اما دلم میخواست ،
آخرین دختری باشم که وارد زندگیت میشود ؛
که تا آخرین لحظه زندگیت ،
فقط من باشم و من ...
آخر نمیدانی عشق آخر چه مزه ای دارد...
فاطمه مقدم
96/2...برچسب : نویسنده : myhistory بازدید : 70